• وبلاگ : كلمه هاي بي قرار
  • يادداشت : كيست مرا ياري كند ؟
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آشنا 

    مناسب است وقتي براي پاسخ گويي به نظرات انتقادي اختصاص دهيد

    سلام...چه خبراه لبنان؟ چه بلايي دارن سر بيروت زيباي من ميارن؟

    سلام

    خسته روزگار نباشيد.

    با اين كه 5 بار نوشتم اما اين پارسي بلاگتون راه نميداد كه كامنتم بياد اما من را كه ميشناسيد... اونقدر گير ميدم كه بالاخره بياد.

    بگذريم

    همه اين پست مثل هميشه زيبايتان يك طرف و اين جمله طرفي ديگر

    من نگران رنج ها و محنت هايي هستم كه بر « انسان » مي رود و هر روزش را عاشورا مي كند...

    كامنت هايتون را تازه خوندم ... اين جا دسترسي به نت ندارم و توفيقم كم ميشود

    اما ممنونم ... با خوندم كامنت ها و غلطيدن قطرات باران ... دلم به شدت براي شهر آرزوهايمان تنگ شد ... دلم سياوش را توي ماشين آبيه با قطرات باران .. با قهوه هاي شما ... با سرماي دلنشين ... با شب بيداري ها ... با اشك ها .. با لبخندها ... و همه و همه ميخواهد.

    اين جا نه تنها هوا سرد است كه اين سرما از دستان به دلها هم نفوذ كرده

    انسان و ابرو ارزشي ندارد... دلها حقيقت را گم كرده اند حتي پي آواز حقيقت هم نيستند.

    اين جا دلها خشك شده اند ... آبي نيست كه تازه شان كند.

    قدر لحظه هاي باراني انجا را بدانيد....

    قدر قطرات را .. كه اينجا باران هم ديگر دلها را شستشو نميدهد.

    به اميد ديدار.

    زندگي پيکار باشد در ره انديشه ها

    ايام سوگواري حضرت ابا عبدالله حسين ع بر طليعه داران بهار آزادي تسليت باد .

    غبار راه زيارت کربلا ، طراوت و پاکي است و اين آشفتگي و افسردگي ، نشاط روح عاشق است .

    از شيشه غبار غم نمي بايد شست

    وز دل ، رقم /الم/ نمي بايد شست

    پايي که به راه عشق شد خاک آلود

    با آب حيات هم نمي بايد شست

    سلام : با عرض ادب و احترام و شب بخير

    در آغاز دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامي جهت

    عرض ارادت بخدمت رسيدم .

    هميشه موفق و مويد و سلامت باشيد .

    التماس دعا

    + كوزه 

    اي ول !

    اي ول !

    مدتي بود كه با هيچ كدوم از مطالبت حال نمي كردم.

    اين يادداشت فوق العاده بود.

    يا علي مدد.

    با اينكه چند روز بيشتر از محرم نميگذره، حال وهواي درو ديوار شهر و مردمش يكمرتبه يه جور ديگه شده؛ و ايندفعه رنگ قرمز و مشكي رو به‌تنشون پوشوندند، انگار رنگ سياه و سرخ برا اونايي كه از دل تاريخ يه خبرايي دارن، حرفاي زيادي برا گفتن داره و مثل اينكه تاريخ ميخواد سالي يكبار دلشو از سنگيني بار اين غم و ماتم بزرگ كمي سبك كنه اما براستي مگه تا بحال تونسته‌؟! ... بگذريم؛

    سلام، خوب هستين؟
    خوشحال ميشم نظرتونو راجع به وبلاگ جديدم http://www.akhlaghiy.parsiblog.com/ داشته باشم؛
    منتظر دريافت نظرات ارزشمند و سازنده شما در بخش سخن دوستان وبلاگ سين جيم‌هاي اخلاقي هستم. ممنون ميشم اگه خوشتون اومد اونو به دوستانتون هم معرفي كنين
    با تشكر فراوان.

    سلام

    زيبا نوشتيد

    ياحق

    سلام . التماس دعا

    نگران رنج انسان؟

    خلق الانسان في كبد....

    نگرا ن رنجش نباش

    نگران اين باش كه رنج را را زشت ببيند

    كه به جا مارايت الا جميلا ناله سر دهد نميتوانم

    ان وقت است كه اني اعلم مالا تعلمون ...

    اما زيبا بود از ان جهت كه رنگ تفكر داشت

    اجر تفكرت با مولايم حسين برادرم

    يا حق

    + آشنا 
    نوشتي «خسته ي راهم... و آشفته ي صداي مضطرب مردي» ؛ صداي آن مرد مظطرب نبود ، صداهاي مظطرب يا در تاريخ يا دركتابهاي تاريخ گم شدن وكسي را آْشفته نمي كنند

    حرف دل را زدي دوست !

    دشتها آلوده ست / در لجنزار گل لاله نخواهد روئيد /

    در هواي عفن آواز پرستو به چه كارت آيد ؟‏/ فكر نان بايد كرد / و هوايي كه در آن / نفسي تازه كنيم /

    گل گندم خوب است / گل خوبي زيباست /اي دريغا كه همه مزرعه ي دلها را / علف هرزه ي كين پوشانده است /

    هيچ كس فكر نكرد / كه در آبادي ويران شده ديگر نان نيست / و همه مردم شهر / بانگ برداشته اند / كه چرا سيمان نيست / و كسي فكر نكرد / كه چرا ايمان نيست /

    و زماني شده است / كه به غير از انسان / هيچ چيز ارزان نيست / (حميد مصدق)

    چه مي شود كرد ؟؟