• وبلاگ : كلمه هاي بي قرار
  • يادداشت : پس از وداع
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + rezahra 
    چقدر بي واژه شدم ... گمانم بر آن بود آنگاه که سراغ از نوشتن ميگيرم در ميان انبوه واژه ها غرق ميشوم ... ليک واژه اي نمي يابم ...
    چقدر کلمات از من گريزانند ... نشاني از بابونه ، بهار ، بيکران ، بادبادک ، بوسه ، ... ، با من نيست ... و چقدر دلم تنگ است ...
    دلم تنگ است براي احساس ، صنوبر ، ساده ، سنگ ، ... ، دلم تنگ است براي شيشه ، شب ، شباب ، شور ، ... ، دلم براي همه چيز تنگ است ...

    صبر کن ... واژه اي مرا بخويش ميخواند ... صدايم ميکند ... صدايش برايم آشناست ... انگار صد سال است که ميشناسمش ...
    خداي من " تو " ... " تو " مرا ميخواند ...

    اي " تو " ...
    من هم از " تو " ميگويم ... با " تو " ميگويم ... و براي " تو " ميگويم ...

    بگو که کنارم ميماني ... بگو آمدي براي هميشه ... بگو ..........