من ميگم:«عامل بيماري وقتي خودم باشم، نمي تونم دکتر خوبي باشم و براي درمان راهي ندارم جز اينکه عامل بيماري را از بين ببرم»
معتقدم عشق تا زماني عشق است که نرسيدن انتهاي آن باشد.
سلام برادرم.
خوشحالم كه هنوز بعد از تمامي اين ساعت ها و روزها و لحظه ها ، مي توانم اين واژه هاي شاملو را براي تو و خودم تكرار كنم :
آه اگر آزادي سرودي مي خواند كوچك
همچون گلوگاه پرنده اي
هيچ كجا ويرانه اي برجاي نمي مانست
چرا كه هر ويرانه نشاني از غياب انساني است
كه حضور انسان آباداني است
آه اگر آزادي سرودي مي خواند...
شاد باشي.
در پناه خدا.
سلام.
راستش نگران شده بودم. خوشحالم سلامتيد. راستي چرا محمد ؟
سلام. مرسي از لطفتون. راستي بيروت حالش چطور است اين روزها؟ يك بار ديدمش. حال درياي مديترانه خوب است؟ سلام مرا به لبنان برسانيد.
نوشته هاي زيبايي بود ... هميشه موفق باشيد.
فقط ميتونم بگم متأسفم .. براي او ..
و براي همه مون ...
براي لحظه هايي كه از دست ميره .. براي تك تك نگاه هايي كه ارزون ميفروشيمشان...
براي تك لمس دستها ..
متأسفم...
متأسفم كه گريه كردم ..براي خودم و همه اونهايي كه وقتي بروند دست خالي رفته اند .. و براي سوال چه كرديد پاسخي نخواهند داشت.
بوي دو سيب گوارايتان... اشك ها آرامش بخش وجودتان