• وبلاگ : كلمه هاي بي قرار
  • يادداشت : امّن يجيب !
  • نظرات : 4 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    از آخر شروع مي كنم :

    3) من هم مشابه اين سوال رو از خدا پرسيدم ،و نوشتم ، اما هنوز جوابم رو نداده . امسال هم 16 آذر آمد و رفت . و هرسال به آذران اهورايي نگاهي مي اندازيم و حسرت آزادي كه راحت از كف داديم را مي خوريم . نمروديان به خاطر فرصت سوزي هاي ما و قدر نشناسي هاي ما ، مجال خنديدن پيدا مي كنند. اما قراره كه ما درستش كنيم ديگه ؟؟؟

    2) فكر مي كنم راست مي گي ،‏بايد به گشايش ها ، به آزادي ها ، به رهايي فكر كرد. به قول نسيم شمال :‏كور شوم ، لال شوم ، كر شوم / ليك محال است كه من خرشوم ، آنها كه همه جا و همه چيز را برما تنگ كردند ، فكر و انديشه و آرزوهاي سبزمان را نمي توانند از ما بگيرند ، مي توانند ؟؟؟

    1)اميد داشته باش برادر ، همه چيز درست مي شود . شايد خيلي زود ، شايد خيلي دير ، اما درست مي شود . بالاخره روزي مي آيد كه انسان هم اينجا كرامت داشته باشد و انسان ارزان نباشد . آن روز مي آيد ، من از تاب هر روزه خورشيد ، رسيدن آن روز را مطمئن ترم ....

    0) درست است كه دل خوشي اصلا نيست كه بخواهيم ببينيم سيري چند ؟‏درست است كه قاصدك ها هم هر روز پيغام زندان و تنگ شدن نفس ها و بسته شدن روزنه اي را مي دهند . اما خدا كه هنوز هست ، هنوز او را داريم ... خداي ما بزرگ تر و مهربان تر از تمام اين اندوهها و سختي ها و ... هست .