سلام
خوب هستيد ؟
من لينکتون کردم شما هم اگر دوست داشتيد من رو لينک کنيد

بارها سوخته ام تاشررم گرداني

جگرم خون شده تا خون جگرم گرداني

تو كه از حال دل سوخته ام باخبري

كرمي كن كه ز خود بي خبرم گرداني

توسن نفس مرا برده به صحراي عدم

چه شود در حرم خويش برم گرداني

عمر من بود شب تاري و بگذشت به خواب

بلكه بيدار به وقت سحرم گرداني

هرچه ام، سنگ ره راه تو هستم جانم

چه شود كه به يك نيم نگاهت گهرم گرداني

جز در خانه ي تو هيچ دري را نزنم

گر چه چون باد صبا در به درم گرداني

گر چه چون دانه ي اشك از نظرت افتادم

باورم نيست كه دور از نظرم گرداني.

ديشب دارالشفا با ياد تو و ... خواندم.

سلام عزيز دل ام.خوبي؟از دل تنگي ها وعطش ديدار كه بگذريم،من حرف زيادي براي گفتن ندارم.تا حالا به اين نتيجه رسيدم كه هر كسي نسخه ي خودشو داره با صداقت خاص به خودش.ما آدم ها با تمام نزديكيهامون اونقدر با هم فرق داريم كه نميشه خيلي كلي حرف زد.من هم به نتيجه بيشتر پايبندم ومهم اون رو ميدونم.به صداقت خودم ايمان دارم ولي به خودم نه!كار من نقاش خيلي راحت تره.يه دل كوچيك دارم كه با كمي تصوير وحرف آروم ميشه.براي همه ي اونايي كه غير خودم هستن دعا مي كنم!!من چقدر ساده ام!

به اميد ديدارت عزيز دل ام

يادمه اول بار اين حرف رو راجع به آقاي خميني شنيدم سياست اينه اما انسانيت كدومه؟ شايد هميشه همه ي راست رو نبايد گفت براي زندگي در اين اجتماع، اجتماعي كه ما رو ناچار به حساب و كتابهايي مي كنه (البته منظورم فقط ايران نيست) اما روزي از عزيزي شنيدم كه مي گفت اينكه به حضرت زهرا مي گن صديقه به اين خاطر نيست كه صرفا دروغ نمي گفت .. بلكه به اين خاطر كه او همه ي راست رو مي گفت شايد شرايط عوض شده اگر زماني فكر كرديم كه همه راست رو مي شه نگفت مي شه يه روزي هم به دروغ گفتن رسيد هر متني تو بسترش تعريف مي شه شايد..

بارون ببار كه امشب خشكه دل سياهم

بهار من! كجايي بيا كه چشم به راهم

روضم همين باشه كه: يه چيزي برات خواستم از آقا.

اين روزها در کشاکش زندگي و بازي هايش ، يک چيز را ياد گرفتم . گاه همه ي راست را نبايد گفت ، همه ي راست که گاه تنها دردسر مي افريند و بس ...

راستي ماکياوليست شده اي ؟!

@سلام!

چطوري؟

مثل اينكه سرت به تنت زيادي كرده يا شايدم تنت مي خاره!

... در مورد دروغگوئي آقايان همين بس كه آنها نه فقط به كساني كه دشمنشان مي پندارند ؛ بلكه به طرفدارانشان ؛ اطرافيان و حتي دوستانشان هم دروغ مي گويند. اصلا در اين مسير دوروئي و دروغ سازي و دروغ پردازي يك هنر و توانمندي تلقي مي شود..... اما من با اصلاح ناپذير بودن سيستم موافق نيستم اصلاح پذيري عدد 0 تا 100 دارد و همه چيز را نبايد سياه يا سفيد ديد و اصلا مگر ما جز به دنبال اصلاح كردن و رفرم چاره ديگري داريم؟! ما يكبار انقلاب كرده ايم و مزه اش همچنان زير زبانمان است !!!! مطمئن باش كه تا اين نسل زنده است كسي در پي انقلابي ديگر نيست ( حداقل من اينطور فكر ميكنم)... هر چند با تو باز هم موافقم كه الملك يبقي مع الكفر و لا يبقي مع الظلم......