سلام بر دوست عزيز و همسايه قديم در محاله پشت سينما شهر فرنگ.
يادمه معصوميت چهره تو رو.و وقتي مصطفي قصه تو رو گفت افسرده شدم. و افسوس خوردم كه اين روزگار چقدر غريب است.آرزو ميكنم هرجا هستي شاد و سبز در كنار خانوادگي با آرامش زندگي كني.
اميدوارم روزي دوباره در وطن ببينمت.چاكر داداش